دلنوشته های من برای تنها عشق من عاطفه

سلام

دلم خیلی میخواست یچی بنویسم جایی بهتر از اینجا ﭘیدا نکردم

عاطفم الان مدرسه هست.همین چند ساعت پیش داشتم میرفتم خونه مدرسش رو دیدم.

آخ سعید فدای اون چشات بشه عاطفم

به خدا هیچکس حال منو نمیدونه که چطور دارم ﭘرﭘر میزنم تا ببینمش

فرداهم که میری سر مزار با خواست خدای خوبم ،میبینمت عشقم...

من همیشه بهش میگم دل من خیلی کوچیکه.طاقت یکم دوری رو هم ندارم

خدایا همه عاشقای واقعی رو به هم برسون...

آمین

آمین

آمین

+نوشته شده در چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:سلام ،سلام,ساعت9:18توسط سعید و عاطفه | |